اندر مریخ زاید آهن بد خو را وز آفتاب گفت که زاید زر برجیس گفت مادر ارزیز است مس را همیشه زهره بود مادر سیماب دختر است عطارد را کیوان چو مادر است و سرب … متن کامل شعر را ببینید ... ناصرخسرو ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۶ ای گشته جهان و خوانده دفتر بندیش ز کار خویش بهتر این چرخ بلند را همی بین پر خاک و هوا و آب و آذر یک گوهر تر و نام او بحر یک گوهر خشک و نام او بر